اگر ترامپ توافق با ایران را میخواهد، این ۵ شرط را رعایت کند!
- شناسه خبر: 2932
- تاریخ و زمان ارسال: 2 اردیبهشت 1404 ساعت 10:41
- بازدید : 7

در حالی که دومین دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ وارد ماه چهارم خود شده، نشانههایی از تمایل کاخ سفید به باز کردن باب مذاکره با ایران به چشم میخورد. اما این تمایل، در میان سیگنالهای متناقض، فشارهای حداکثری و چهرههای متفاوتی که هر یک نسخهای جداگانه برای رابطه با تهران میپیچند، در هالهای از ابهام فرو رفته است. یک روز مذاکره با ایران را محتمل میدانند، روز دیگر خواستار تسلیم کامل جمهوری اسلامی میشوند. در میانه این سرگیجه دیپلماتیک، آنچه بیش از هر چیز خودنمایی میکند، نبود یک راهبرد مشخص و قابل اتکا در قبال ایران در واشنگتن است.
آیا ترامپ واقعاً به دنبال توافق است؟ اگر پاسخ مثبت است، این مسیر مقدماتی دارد که بیتوجهی به آن میتواند نهتنها این فرصت دیپلماتیک را نابود کند، بلکه درهای تنشهای جدید را نیز بگشاید. تنشهایی که قطعاً آمریکا بازنده اصلی آن خواهد بود.
یادداشت پیشرو پنج گام حیاتی را برمیشمارد که دولت ترامپ برای اثبات جدیت خود در مسیر توافق با ایران باید آنها را بپیماید:
۱. اظهارات متناقض را کنار بگذارد!
در ۹۰ روز نخست دولت دوم ترامپ، اظهارنظرهای متناقض زیادی از طرف مقامات این دولت در موضوعات مختلف داخلی و خارجی ایالات متحده صورت گرفته است. در موضوع تعرفهها، جنگ غزه و از همه مهمتر ایران این مواضع متناقض پرتکرارتر بوده است. به طور مثال استیو ویتکاف، نماینده ترامپ در امور خاورمیانه چند روز قبل ابتدا در مصاحبه با فاکس نیوز اعلام کرد که محور اصلی گفتوگوهای رم این است که «ایران نباید غنیسازی فراتر از ۳.۶۷ درصد داشته باشد.»، اما چند ساعت بعد ویتکاف این بار در توئیتی اعلام کرد که هرگونه توافق با ایران فقط در صورتی حاصل خواهد شد که ایران «برنامه غنیسازی و تسلیحاتی خود را کاملاً متوقف و حذف کند.» این موضع هم البته چندان پابرجا نماند و خود ترامپ دو روز بعد در دیدار با نخست وزیر ایتالیا به خبرنگاران گفت که «صنعت هستهای ایران برای او موضوعیتی ندارد و فقط میخواهد ایران سلاح هستهای نداشته باشد!»
دولت ترامپ اگر به دنبال توافق با ایران است، باید اظهارنظرهای متناقض را کنار گذاشته و در مذاکرات با ایران یک موضع مشخص داشته باشد!
۲. خواستهای بیشتر از “ایران عاری از سلاح هستهای” در مذاکرات نداشته باشد!
مایک پمپئو، وزیر خارجه ترامپ نیز همزمان با دور اول مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان در توئیتی نوشت: «هرگونه توافقی با جمهوری اسلامی ایران، نهتنها باید بهصورت قابل راستیآزمایی، تمامی اجزای برنامه هستهای این کشور را از میان بردارد، بلکه باید توانمندی موشکی بالستیک آن و همچنین حمایت از گروههای نیابتی تروریستی ایران در سراسر جهان را نیز نابود سازد. هر چیز کمتر از این، چیزی جز تکرار دوران اوباما نیست.» همچنین تام کاتن، سناتور برجسته جمهوریخواه که روابط نزدیکی با رئیس جمهور آمریکا دارد، به تازگی در مصاحبه با فاکس نیوز اعلام کرد که «توافق با ایران باید غنی سازی اورانیوم، موشکهای بالستیک و حمایت ایران از گروههای نیابتی تروریستی» را شامل شود. برخی از این چهرههای نزدیک به ترامپ حتی در این روزها از تکرار «مدل لیبی» با ایران نیز سخن گفتهاند!
۳. تجربیات غیرموفق خود در سیاست خارجی را با ایران تکرار نکند!
دونالد ترامپ یکی از شکستخوردهترین روسای جمهور تاریخ آمریکا در عرصه سیاست خارجی است. او در دولت اول خود بعد از چندین مرتبه دیدار با رهبر کره شمالی، در نهایت نتوانست این کشور را مهار کند. پیمان صلح ابراهیم او که مهمترین هدفش عادی سازی روابط کشورهای اسلامی مثل عربستان با رژیم صهیونیستی بود، هرگز به سرانجام نرسید. در دولت دومش او نتوانست بر خلاف ادعاهایی که در مدت رقابتهای انتخاباتی داشت، جنگ اوکراین را ظرف ۲۴ ساعت به پایان برساند و همچنان با گذشت ۳ ماه از ریاست جمهوری ترامپ، پرونده جنگ اوکراین حل نشده است. آتش بسی که پیشتر در غزه شاهد آن بودیم و او مدعی است ماحصل حضور او در کاخ سفید بود، ۶۰ روز بیشتر دوام نیاورد. ترامپ نتوانست کانال پاناما را تصاحب کند، نتوانست گرینلند را از دانمارک بگیرد و نتوانست کانادا را ایالت پنجاه و یکم آمریکا کند. او همچنین بر تمام کشورهای دنیا از جمله متحدان قدیمی آمریکا تعرفه وضع کرد و در نهایت مثل اغلب پروندههای سیاست خارجیاش، از آن نیز موقتاً عقبنشینی کرد.
۴. برای توافق عجله نکند!
دولت ترامپ اگر به دنبال توافق با ایران است، الگوی تحمیل یک توافق فوری با ایران را باید کنار بگذارد و اجازه دهد تا مذاکرات روند منطقی خود را طی کند.
۵. پرونده مذاکرات با ایران را به طیف “روبیو” و “والتز” نسپارد!
این روزها بر هیچ تحلیلگری پوشیده نیست که دولت ترامپ در سیاست خارجی و به طور خاص در موضوع ایران، دچار یک دودستگی است. از یک طرف افرادی، چون ویتکاف، گابارد، ماسک و تا حدی ونس از راهحل دیپلماسی در قبال ایران حمایت میکنند و از طرفی دیگر افرادی، چون روبیو، والتز، رتکلیف و تا حدی هگزث از ایده تداوم فشار حداکثری و حتی توسل به گزینه نظامی علیه ایران استقبال میکنند.
دولت ترامپ اگر به دنبال توافق با ایران است، باید همچنان مدیریت پرونده ایران را در دست ویتکاف نگه دارد و از هرگونه مداخله روبیو، والتز و این طیف فکری در کابینهاش در مذاکرات با ایران خودداری کند.
*پژوهشگر مسائل آمریکا